جمهوری فدرال آلمان Bundesrepublik Deutschland | |||||
| |||||
شعار ملی: Einigkeit und Recht und Freiheit (یگانگی، حق و آزادی) | |||||
سرود ملی: بخش سوم "Das Lied der Deutschen" (سرود آلمانیها) | |||||
![]() | |||||
پایتخت - مختصات جغرافیایی |
برلین | ||||
بزرگترین شهر | برلین | ||||
زبان رسمی | زبان آلمانی | ||||
نوع حکومت | جمهوری
فدرال کریستیان وولف آنگلا مرکل (CDU) | ||||
تشکیل امپراتوری مقدس روم امپراتوری آلمان جمهوری فدرال آلمان اتحاد دو آلمان |
۸۴۳ (پیمان وردون) ۱۸ ژانویه ۱۸۷۱ ۲۳ مه ۱۹۴۹ ۳ اکتبر ۱۹۹۰ | ||||
مساحت - کل - آبها (٪) |
۳۵۷٬۰۵۰ km² (۶۲ام) ۲٫۴۱۶ | ||||
جمعیت - برآورد ۲۰۱۰ - تراکم جمعیت |
۸۱٬۷۵۷٬۶۰۰ (۱۴ام) ۲۲۹/km² (۵۵ام) | ||||
تولید
ناخالص داخلی (برابری قدرت خرید) - کل - سرانه |
براورد ۲۰۰۹۱ ۲٫۸۰۶ بیلیون دلار (۵ام) ۳۴٬۲۱۲ دلار (۲۰ام) | ||||
شاخص توسعه انسانی (۲۰۰۷) | ۰٫۹۴۷ (۲۲ام) – خیلی بالا | ||||
شاخص جینی (۲۰۰۶) | ۲۷ – پایین | ||||
واحد پول | یورو (€)۲
(EUR ) | ||||
منطقه
زمانی - در تابستان (DST) |
|||||
کد بینالمللی خودرو |
D | ||||
دامنه اینترنتی | |||||
پیششماره تلفن |
+۴۹ | ||||
۱وبگاه IMF ۲ تا پیش از سال ۲۰۰۲: مارک آلمان |
آلمان که نام رسمی آن جمهوری فدرال آلمان است در قاره اروپا واقع شده و از شمال با دریای شمال، دانمارک و دریای بالتیک، از شرق با لهستان و جمهوری چک، از جنوب با اتریش و سوییس و از غرب با فرانسه، بلژیک، لوکزامبورگ و هلند هممرز است.[۱] مساحت آن ۳۴۹٬۲۲۳ کیلومتر مربع است و با ۸۲ میلیون نفر پر جمعیتترین کشور اروپا است. آلمان دارای نظام سیاسی جمهوری فدرال دموکراتیک پارلمانی بوده و دارای ۱۶ ایالت است. این ایالتها میتوانند در برخی مسائل مستقل عمل کنند. آلمان هنگام جنگ فرانسه و پروس در سال ۱۸۷۱ به عنوان یک ملت-دولت متحد شد. آلمان هم اکنون یکی از صنعتیترین کشورهای جهان است و به عنوان ثروتمندترین عضو اتحادیه اروپا موتور اقتصادی حوزهٔ پولی یورو محسوب میشود.
جمهوری فدرال آلمان یکی از اعضای سازمان ملل متحد، ناتو، کشورهای گروه هشت و گروه پنج بوده و از بنیانگذاران اتحادیه اروپا است.[۲]
فهرست مندرجات[نهفتن] |
آلمان در منطقهٔ بادهای معتدل و خنک غربی میان اقیانوس اطلس و آب و هوای قارهای در شرق قرار گرفتهاست. دامنه تغییر دما در آن اندک است. ریزش باران در تمام فصول ادامه دارد. میانگین درجه حرارت در زمستان بین ۵/۱ درجه سانتیگراد در مناطق پست و منهای شش درجه در مناطق کوهستانی در نوسان است. میانگین دما در ماه ژوئیه بین ۱۸ درجه سانتیگراد در مناطق پست و ۲۰ درجه سانتیگراد در درههای محفوظ جنوب است. دشتهای پست اطراف راین با آب و هوایی ملایم، بایرن علیا با گاهگداری بادهای خشک و گرم از سمت جنوب، کوههای آلپ و منطقهٔ هارتس با بادهای تند، تابستانهایی خنک و زمستانهایی پر برف از این قاعده تبعیت نمیکنند. این مناطق دارای آب و هوایی ویژه هستند.[نیازمند منبع]
سازماندهی دولتی بر پایهٔ قانون اساسی است. در رأس دولت صدراعظم قرار دارد که نقش وی نمادین است. رئیس حکومت رئیس جمهور است. وی تعیینکنندهٔ سیاست حکومتی است.[۳]
اعلامیه جهانی حقوق بشر رکن جداییناپذیر قانون اساسی آلمان است. ماده ۲۰ قانون اساسی نظام سیاسی، آلمان را با مشخصههای دموکراتیک بودن، اجتماعی بودن، مبتنی بر قانون بودن و فدرال بودن معرفی میکند.[۳]
آلمان ۱۶ ایالت دارد به قرار زیر:
|
بوندستاگ صدراعظم را برمیگزیند. وی را پیش از انتخابات مجلس فقط میتوان با "رأی عدم اعتماد سازنده" برانداخت. منظور از سازنده این است که مجلس باید جانشینی برای او داشته باشد و تا زمانی که مشخص نباشد چه کسی به جای او مینشیند، نمیتوان او را برکنار کرد. حکومت یا به اصطلاحی دیگر کابینه تشکیل شدهاست از صدر اعظم و وزیران. صدراعظم لزوماً عضو مجلس است، وزیران معمولاً از دل مجلس درمیآیند، اما حتماً لازم نیست چنین باشد. صدراعظم در عمل قدرتمندترین مقام سیاسی است اما مقام تشریفاتی آن پس از رئیس جمهور و رئیس بوندستاگ قرار دارد.
رئیس جمهور توسط همایش اتحادیه (Bundesversammlung)، که آن را به فارسی اجلاس فدرال نیز گفتهاند، انتخاب میشود. همایش اتحادیه تشکیل شدهاست از کل نمایندگان بوندستاگ بعلاوهٔ به تعداد همینان، نمایندگان برگزیدگان مجلسهای ایالتی. این برگزیدگان لزوماً عضو مجلس ایالتی یا سیاستمدار رسمی نیستند، ممکن است مثلاً از چهرههای فرهنگی و هنری باشند.
دادرسی به قصد رعایت حق نیرویی میطلبد که در قوهٔ قضاییه جمع است. بیان حق بر عهدهٔ قاضی است و امر قاضیان را قوهٔ قضاییه سامان میدهد. قضاوت یا تخصصی است یا عمومی در حد قانون اساسی. شاخههای تخصصی قضاوت در دادگاه کار، دادگاه امور اداری، دادگاه امور اجتماعی و دادگاه امور مالی تجسم مییابند. قضاوت در عمومیترین سطحش از نظر بررسی همخوانی تصمیمی، رأیی یا قانونی با قانون اساسی اتحادیه، بر عهدهٔ دادگاه فدرال قانون اساسی است که مرکز آن در کارلسروههاست. در کارلسروهه قاضیان تک تک قوانین مجلس را بررسی نمیکنند. آن قانونی بررسی میشود که شکایت شود که با قانون اساسی تضاد دارد. شکایت پس از طی سلسله مراتبی به دادگاه کارلسروهه میرسد. از آنجایی که دادگاه قانون اساسی فقط از طریق شکایت فعال میشود، به اصطلاح گفته میشود که از خود ابتکار ندارد،یعنی حق ندارد خود رأساّ تصمیم بگیرد امری را برای بررسی از نظر سازگاری با قانون اساسی در دستور کار خود قرار دهد. دادگاه فدرال قانون اساسی دارای دو مجلس سناست. مجلس اول به قانونهای پایه و مجلس دوم به قانونهای مربوط به امور دولتی میپردازد. هر سنا هشت عضو دارد. نیمی از قاضیان دادگاه قانون اساسی از سوی یک کمیتهٔ ویژهٔ بوندستاگ و نیمی دیگر از سوی بوندسرات انتخاب میشوند. مدت قضاوت آنان در این دادگاه عالی ۱۲ سال است.
امر سیاسی در آلمان در سطوح کشوری و ایالتی و تا حدی کمتر در سطح امور شهری از طریق حزبها و با جانبداری حزبی پیش برده میشود. ادعای پیشبرد سیاست غیرحزبی یا فراحزبی در آلمان بیمعنا و حتا فریبکارانه جلوه میکند. علاوه بر احزاب، مردم میتوانند خواستههای سیاسی خود را از طریق انواع و اقسام تشکلهای پایدار یا موقتی پیش برند. مردم آلمان اهل تشکل هستند. به ندرت خواستهای وجود دارد که برای پیشبرد آن تشکلی پدید نیاید
امور و مسائل سیاسی در آلمان در سطوح کشوری و ایالتی و تا حدی کمتر در سطح امور شهری از طریق حزبها و با جانبداری حزبی پیش برده میشود. ادعای پیشبرد سیاست غیرحزبی یا فراحزبی در آلمان بیمعنا و حتی فریبکارانه جلوه میکند.[۳]
احزاب نیرومند آلمان عبارت اند از حزب دموکرات مسیحی (CDU) و حزب سوسیالمسیحی (CSU)، حزب سوسیال دموکرات (SPD)، حزب لیبرال (دموکراتهای آزاد FDP)، حزب اتحاد ۹۰/سبزها (Bündnis ۹۰/Die Grünen) و حزب چپ (Die Linke). تعداد کثیری هم حزبهای کوچک وجود دارند که به ندرت میتوانند به مجلس راه یابند، زیرا برای ورود به مجلس در هردو سطح ایالتی و کشوری باید ۵ درصد آرا را به دست آورد.[۳]
آلمان در سیاست خارجی بازیگر تنها نیست. سیاست آن تقویت بلوکی است که "غرب" خوانده میشود. آلمان در این بلوک سیاست خود را پیش میبرد. یک وجه اصلی سیاست خارجی آلمان فعالیت آن در صحنهٔ اروپا و جهان در چارچوب اتحادیهٔ اروپاست. آلمان نزدیکی ویژهای با فرانسه دارد. همکاری و همراهی با ایالت متحدهٔ آمریکا رکن دیگری از سیاست خارجی آلمان فدرال است. آلمان با اسراییل روابط دوستانهٔ ویژهای دارد و تقویت مناسبات با کشورهای عربی را نیز همواره جزو اولویتهای سیاسی خود قرار دادهاست. در سرتاسر جهان مبنای اعلامشدهٔ سیاست خارجی آلمان تحکیم صلح، گسترش روابط مودتآمیز و کمک به رشد اقتصادی خاصه در "جهان سوم" است. در سالهای اخیر حقوق بشر به یک مفهوم راهنمای عمدهٔ در سیاست خارجی آلمان بدل شدهاست.
در سایت سفارت آلمان در تهران روابط آلمان و ایران چنین توصیف شدهاست: «ایران و آلمان به تاریخی طولانی در روابط سیاسی خود مینگرند که تا به اوایل قرن هفدهم میرسد. در سال ۱۸۸۵ اولین نمایندگان سیاسی بین ایران و در آن زمان امپراتوری آلمان اعزام شدند. روابط دیپلماتیک بین ایران و جمهوری فدرال آلمان از سال ۱۹۵۲ وجود دارد. این روابط در سالهای گذشته خالی از تشنج نبوده. به عنوان مثال اعلام رأی دادگاه معروف به میکونوس در آوریل ۱۹۹۷ بحرانی طولانی را به دانبال داشت. با سفر موفقیت آمیز ریاست جمهوری اسلامی ایران، آقای خاتمی به آلمان در ژوئن ۲۰۰۰ زیربنایی استوار برای روابط دو کشور گذاشته شد.اخیراً در کنار روابط بازرگانی و فرهنگی، مسئله حقوق بشر و به ویژه نگرانی جامعه بینالمللی در ارتباط با برنامه هستهای ایران درکانون روابط قرار گرفتهاست.»
![]() |
برای این بخش از این مقاله منابع لازم نیامدهاست. لازم است بر طبق اصول اثباتپذیری و شیوهنامهٔ ارجاع به منابع منبعی برای آن ذکر شود. مطالب بیمنبع احتمالاً در آینده حذف خواهند شد. |
آلمان بزرگترین اقتصاد اروپا را داراست و پس از آمریکا و ژاپن سومین قدرت صنعتی جهان است.از نظر درآمدسرانه رتبه پنجم میباشد.رشداقتصادی آلمان در سال ۲۰۰۷ برابر ۲٫۴ بودهاست.آلمان با صادرات ۱٫۳۳ میلیاردی جزو بزرگترین صادرکنندگان جهان است.سهم هر یک از بخشهای خدمات صنعت و کشاورزی به ترتیب برابر ۷۰٪.۲۹٫۱٪.۰٫۹٪ است. بهبود اقتصادی این کشور پس از جنگ جهانی دوم «معجزه اقتصادی آلمان» خوانده شدهاست.بیشتر تولیدات آلمان تولیدات مهندسی بویژه صنایع الکتریکی، مکانیکی، خودروسازی، مواد شیمیایی، منسوجات، هوافضا، غذایی و وسایل نقلیهاست. صنایع سنگین و مهندسی در منطقه روهر، شیمیایی در شهرهای کنار رود راین و وسایل نقلیه موتوری در مراکز بزرگ ایالتی مانند اشتوتگارت تمرکز دارد.آلمان همچنین در ساخت و بکارگیری توربینهای بادی واستفاده از انرژی خورشیدی در جهان پیشرو میباشد.
از بین ۵۰۰ شرکت بزرگ دنیا«از لحاظ سرمایه»۳۷تای آنها در آلمان میباشد.ده شرکت برتر بترتیب:دایملر.فولکس واگن.آلیانتس«سودده ترین».زیمنس.دویچه بانک«دوم در سودده».اآن.دویچه پست .دویچه تله کام.مترو وbasf است.در این میان بیشترین تعداد کارمند برای دویچه پست و بوش است.از برندهای معروف آلمان میتوان به مرسدس بنز.ب ام و.آدیداس.پورشه.فولکس واگن و نیوآ اشاره کرد.
از آغاز دهه ۱۹۸۰، رشد کلانی در صنایع تکنولوژی پیشرفته روی دادهاست. آلمان بجز ذغال سنگ معادن نسبتاً کوچک سنگ آهن، بوکسیت، سنگ مس، نیکل، قلع، نقره ، پتاس و نمک ، ذخایر طبیعی نسبتاً کمی دارد و شدیداً به واردات مواد اولیه متکی است.
عرضه نیروی کار با کمبود روبرو بودهاست و تعداد زیادی «کارگر مهمان» (گاست اربایتر) بویژه از ترکیه و یوگسلاوی سابق به کار گرفته شدهاند. از ۱۹۹۰ کمبود نیروی کار در غرب کشور با مهاجرت از شرق، جمهوری دموکراتیک آلمان سابق، نیز مواجه شدهاست. تعداد افراد شاغل در صنایع خدماتی نزدیک به دو برابر کارکنان صنعت تولیدی است. بانکداری و امور مالی از منابع مهم درآمد ارز خارجی است، و شهرفرانکفورت یکی از مراکز اصلی امور مالی و تجاری در جهان است. اتحاد دو آلمان در اکتبر ۱۹۹۰ چالش بزرگی را در پیش روی اقتصاد این کشور قرار داد. در گذشته جمهوری دموکراتیک آلمان دارای موفقترین اقتصاد در بین کشورهای عضو شورای همکاری متقابل کومکون بود، ولی بر حسب میزان و کیفیت تولید محصولات، و سطح زندگی مردم کمتر از آلمان غربی سابق توسعه یافته بود.
آلمان بزرگترین تولید کنندهٔ انرژی بادی در جهان است.[۴] در سال ۲۰۰۲ میلادی آلمان پنجمین مصرفکننده انرژی در جهان بود و دو سوم انرژی اولیه در این کشور وارد میشد. در همین سال آلمان بزرگترین مصرفکننده الکتریسیته در میان کشورهای اروپایی بود و دولتمردان آلمان تامین نیمی از انرژیهای مصرفی کشور از انرژیهای تجدیدپذیر را در دستور کار خود قرار دادند.
آلمانی جزو گروه بزرگ زبانهای هند و ژرمنی است و در حوزهٔ زبانهای ژرمنی قرار میگیرد. این زبان با دانمارکی، نروژی و سوئدی، هلندی، فلمی و همچنین انگلیسی هم خانوادهاست. در آغاز قرون وسطی تعداد کثیری زبانهای نوشتاری محلی وجود داشت. با گسترش ترجمه لوتر از انجیل، به تدریج یک زبان نوشتاری متحد که به طور عمده بر زبان دیوانی زاکس (مایسنر) استوار بود، جای خود را باز کرد.
در آلمان به لهجههای گوناگونی صحبت میکنند، اغلب از لهجه و تلفظ مردم آلمان میتوان به منشا محلی آنها پیبرد. چنانچه مثلاً یکی از اهالی مگلنبورگ و یک بایری هر کدام با لهجه خود با یکدیگر سخن بگویند، به سختی یکی سخن دیگری را خواهد فهمید. در ابتدا در سرزمین کنونی آلمان قبایل مختلفی مانند فرانکها، زاکسها، شوابها و بایریها زندگی میکردند. امروز این قبایل در هیبت اولیه خود دیگر وجود ندارند ولی سنتها و لهجههایشان در گروههای منطقهای به حیات خود ادامه دادهاست.
امروزه در اتریش، لیختناشتاین، بخش بزرگی از سوییس، تیرول جنوبی (در شمال ایتالیا)، شلزویک شمالی (در دانمارک) و بخشهایی از بلژیک و لوکزامبورگ در امتداد مرز آلمان به زبان آلمانی تکلم میشود و زبان مادری به حساب میآید. همچنین اقلیتهای آلمانی در لهستان، رومانی، منطقهٔ سودت جمهوری چک و در کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق زبان آلمانی را حفظ کردهاند. آلمانی زبان مادری بیش از ۱۰۰ میلیون نفر است[نیازمند منبع]. از هر ده کتابی که در جهان منتشر میشود، یکی به زبان آلمانی نوشته میشود